گاهی پیش میآید که انسان احساس میکند به آخر خط رسیده است و در بدترین مراحل ضعف و ناتوانی قرار دارد و تمام راهها به رویش بسته است. در آسمان به رویش بسته میبیند و زمین را بر خود تنگ مییابد و میان خود و دیگران دیوارهای بلندی میبیند؛ همه با او مخالفند و روی خوشی به او نشان نمیدهند. این مرحلهای است که پیامبران الهی هم که با نیروی وحی و کمک الهی تقویت شدهاند
با اختلافات قابل توجه و با حاشیههای ساده در بدترین شرایط ملتها در صف دین و شعارها و پروژههای دینی صف میکشند و میبینیم که تنها قایق نجاتی که میتواند جوامع را از غرقاب حتمی رهایی بخشد همآنان هستند؛ آن هم در شرایطی که تمام برنامههای میهنی، کمونیستی، لیبرالی و اسلامی تجربه شده است و تنها به وخیمتر کردن اوضاع و فاسد کردن میراث تاریخ درخشان منجر شده است و امیدی برای آینده باقی نگذاشته است.
تنها انسان کودن است که چاله را میبیند و اصرار دارد که برای کسب تجربه باید خود را در آن بیفکند؛ شخص کودن از تجارب و از تاریخ درس عبرت نمیگیرد و مُصِر است که به شخصه باید طعم تلخ آزار و شکست را مزه کند. اما انسان خردمند چنین نیست زیرا سرشت پاک انسانی از بدی بیزار است و همواره خواهان خیر و نیکی است. به خاطر اهمیت استفاده از تجارب دیگران است
«... اما مصر از بدبختترین کشورهای جهان بود و توان عقلی و علمی آن تحلیل رفته بود و امت را از آرمانهای زندگی و مسؤولیتهای مهم دینی و معنوی دور کرده بود. مصر نه از آزادی سیاسی برخورداربود و نه آزادی دینی وعقلی. اختاپوس استبداد سیاسی و بهرهکشی اقتصادی بر مصر چنگ انداخته بود و آسایش و آرامش آن را به یغما برده بود.»
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل